کد مطلب:225127 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:228

مدیحه حاجی کلبعلی خان نواب فرمانروای رامپور
مرحوم حاجی كلبعلی خان نواب فرمانفرمای رامپور از ممالك هندوستان كه ازین پیش در مجلدات سابقه به حكایت رسول فرستادن او به ایران نزد پدرم مرحوم میرزا محمد تقی سپهر لسان الملك و خود بنده اشارت رفت، این اشعار را در مدح حضرت امام رضا علیه السلام گوید:



دارای دو لعل لب چو نگین شهنشی

كورا وصیف گشته مه و چاكر آفتاب



بدر الدجی امام رضا سروریكه هست

رخشنده چون نگینش در خنضر آفتاب



ارغنده شیر رزمی كز خوف حمله اش

چون رو به ضعیف شده لاغر آفتاب



شاهی كه از طپانچه گردان فوج او

گردد كبود چهره چو نیلوفر آفتاب



ترك فلك نساید اگر جبهه بر درش

فی الفورش از شعاع زند خنجر آفتاب



بهر شموس مخزن او خازن قضا

پیدا نمود صورت قرصی از آفتاب



باشد كه صاحبان درش ابلقی زنند

برآورند همال هما شهپر آفتاب



بر ساحت زمین چو نظر افكند به مهر

تابد ز ذره اختر و از اختر آفتاب



كز خضره جلوه ی تو نمی گشت رهنمون

تا حشر بر نیامدی از خاور آفتاب



سر می كشد بشوق لقای تو هر سحر

عشاق وش ز مشكوی نه منظر آفتاب



روشن شده است بر تو حقایق از آنكه هست

از علم حق نهانت بقلب اندر آفتاب



رفته ز حاجبان تو رضوان بباب خلد

آمد برای سجده ترا بر در آفتاب



ای بر در جلالت تو مدح خوان سپهر

و اندر ستانه تو ثنا گستر آفتاب



من در مدایح تو بنازم به خویشتن

ز انسانكه چرخ چارم خضرا بر آفتاب





[ صفحه 123]





لیكن گداخت نایره ی حدت مرض

جسمم چنانكه پیكر شمعی در آفتاب



رفته زمن شفا و تو بر خوان ورا چنانك

راجع شده بخواهش پیغمبر آفتاب



تا غازه ی [1] نضارت و نزهت بفرودین

مالد بچهره و گل و سیسنبر آفتاب



صبح امید چشم حسودت نه بیندا

تا روز حشر گر شودش رهبر آفتاب



و از این پس انشاءالله تعالی اشعار عالی مدایح آن حضرت علیه السلام كه در كتب اخبار اشارت رفته در جای خود مذكور می شود.


[1] غازه بر وزن تازه يعني سرخاب كه زنان بر روي مالند.